ادیان درباره وبلاگ خوش آمدید,,این وبلاگ سیاسی نیست و قصد تبلیغ هیچ دین و مذهبی رو نداره فقط واسه گفتن بعضی از حرفهایی جهت آشنایی هست آرشيو وبلاگ نويسندگان
هندوستان از گذشته های دور سرزمین عجایب جهان بوده است و در چند دهه ی اخیر بسیار مورد توجه جهان غرب قرار گرفته است به طوریکه امروزه تمام اطلاعات مربوط به تمدن و ادیان و افسانه های هند در سایتهای اینترنتی بسیاری قرار گرفته و کتابهای مذهبی و تاریخی آن به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است.در چنین شرایطی باعث تاسف است که ما ایرانیان با وجود داشتن تمدنی مشترک با هندوستان, اطلاعات اندکی از این سرزمین در اختیار داریم. هندوستان با بیش از ۱ میلیارد جمعیت, دموکراسی ترین کشور جهان سوم است و مردمی خونگرم و مهربان دارد.۹۹% از جمعیت هند را هندوان( پیروان هندوییسم) تشکیل می دهند.از آنجا که آیین هندو غالبترین مذهب هندوستان است و آشنایی ما با این آیین چندان زیاد نیست, در این مقاله به بررسی مختصری از مقدسات هندو و قوانین آن می پردازیم. خدایان(شخصیت های مقدس): شاید با شنیدن نام خدایان, این تصور پیش آید که هندوان بت پرست هستند و از وجود خدای یکتا بی خبرند.اگرچه هندوان در ظاهر بت می پرستند اما حقیقت این است که دانایان,حکیمان و هندوان با سواد, خدای یکتا را می پرستند و معتقدند که ذات مطلق الهی یگانه است ولی قشر فقیر و کم سواد هندوستان تا حدود زیادی به همان مظهر مادی توجه دارند و آن را می پرستند اما این نیز به معنی کفر آنان نیست.هندوان معتقدند که این خدایان, مظاهر گوناگون همان خدای یکتا هستند در این باره در ریگ ودا(یکی از چهار ودای موجود)آمده است : در واقع باید گفت که حقیقت یکی بیشتر نیست اما به نامها و شیوه های گوناگون توصیف می شود.
-کریشنهKrishna(هشتمین مظهر ویشنو است.) -گانش چاتورتهیGanesh chatuthi: جشن ستایش گانشا “آغاز هستی مخفی و وسط آن آشکار و پایانش ناپیدا است.”
منابع : جمعه 13 بهمن 1391برچسب:آیین هندو,اصول دین هندو,کتابهای مقدس هندو,خدایان هندو, :: 18:41 :: نويسنده : محمود فرجی
بر گرفته از آشنائی با آئین هندوئیسم از کتاب آشنایی با ادیان بزرگ نوشته استاد توفیقی آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد که به برهما، خداى هندوان اشاره مى کرد. این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است . ۱. مردم هند پیش از هجوم آریاییها پیش از مهاجرت آریاییها به ایران و هند، مردم این سرزمینها قومى کوتاه قامت و سیاه چرده بودند که فرهنگ و دین و مراسم مخصوص خود را داشتند و تمدن آنان در سطح تمدن بین النهرین بود. این قوم در ایران تقریبا به طور کامل از میان رفتند، ولى در هندوستان به طرف جنوب آن کشور رانده شدند و اکنون به نام قوم دراویدى (Dravidians) شناخته مى شوند و گروه بزرگى از اینها به نام نجسها(Untouchables) معروفند که درباره ایشان سخن خواهیم گفت . حفاریهاى باستانشناسان در منطقه اى به نام موهنجودارو (Daro-Mohenjo) در کرانه رود سند (پاکستان )، آثار عظیمى از تمدن آنان را نشان داده است . از این کشفیات بر مى آید که برخى از خدایان آیین هندو قبل از ورود آریاییان در هندوستان وجود داشته اند. ۲. اصول دین هندو اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتابهاى باستانى و سنتهاى دینى برهمنان و پرستش خدایانى که به ظهور آنها در دوره هاى قدیم عقیده دارند. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعى در معاشرت و ازدواج ، همچنین احترام به موجودات زنده ، مخصوصا گاو از اصول آن دین است . لفظ ((ام )) (Om) به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى به شمار مى رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد. ۳٫ خدایان ودایی هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها کرنش مى کنند و براى هر یک بتخانه هاى با شکوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است . اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف ، نیز بسیار جلب نظر مى کند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است . برخى از معروف ترین خدایان هندو عبارتند از: ۴٫ کتابهای مقدس ادعیه و آیینهاى هندوان در مجموعه اى به نام وداها(Vedas)به معناى دانش ، به زبان سانسکریت گرد آمده است و به آن شروتى (Sruti)یعنى وحى و الهام و علوم مقدس موروثى لقب مى دهند. پژوهشگران تاریخ تصنیف وداها را بین ۱۴۰۰ تا ۱۰۰۰ ق .م . مى دانند، و بر این اساس سالهاى ۱۵۰۰- ۸۰۰ ق .م . را دوره ودایى مى خوانند. ۵٫ فرهنگ و تربیت ودایی حدود قرن ۶ ق .م . در اوج اقتدار روحانیان هندو، که برهمن (Brahmana) نامیده مى شوند، نظام طبقاتى شدیدى پذیرفته شد که مدت ۲۵۰۰ سال سایه سهمگین خود را بر کشور پهناور هندوستان افکنده بود و هنوز هم بقایاى آن وجود دارد. پژوهشگران طبقات اجتماعى را کاشت (Caste) مى خوانند که واژه اى پرتغالى و به معناى نژاد است . در این نظام چهار کاشت اصلى وجود داشت : ۶٫ فلسفه اوپانیشادها در دوره برهمنى (سالهاى ۸۰۰ ق .م . تا ۵۰۰ ق .م .) آیین قربانى به افراط گرایید و با توسعه آن مسائل عمیق دینى به فراموشى سپرده شد. قربانى اسب و چیزهاى دیگر آسیب شدیدى به اقتصاد کشور وارد آورد و خزانه پادشاه را تهى کرد. از این رو، برهمنان چاره کار را در اصلاح دین دیدند و بدین منظور براهمناها را پدید آوردند که مشتمل بر دو بخش است : ۷٫ خدایان سه گانه آریاییان هندوستان مانند سایر مشرکان به خداى حقیقى جهان نیز معتقد بودند و او را برهما (Brahman) به معناى قائم بالذات و ازلى و ابدى مى نامیدند. آنان در آغاز بت و بتخانه نداشتند و مراسم عبادى خویش را در فضاى باز مى دادند و به خدایانى مذکر که معمولا نماد اجرام آسمانى بودند، عقیده داشتند. در دورانهاى بعد بتهایى بى شمار و بتخانه هایى باشکوه و گوناگون ساختند و خدایانى مانند الهه مادر، الهه زمین ، مار کبرا و غیره را به مجموعه خدایان خود مى افزودند. ۸٫ نظریه تناسخ و تصور کارما بر اساس قانون کارما (Karman) به معناى کردار، آدمى نتیجه اعمال خود را در دوره هاى بازگشت مجدد خود در این جهان مى بیند. کسانى که کار نیک انجام داده اند، در مرحله بعد زندگى مرفه و خوشى دارند و آنان که کار بد مى کنند، در بازگشت با بینوایى و بدبختى دست به گریبان خواهند بود و چه بسا به شکل حیوان بازگشت کنند. به عقیده برخى تناسخیان ، بازگشت انسانها ممکن است به یکى از چهار صورت زیر باشد که تصادفا به ترتیب الفبا از جمادات تا انسانها را شامل مى شود: ۹٫ فلسفه وحدت وجود حکیمان و دانشمندان هندو مى گویند خدایان بى شمار آن دین همه مظاهر یک خداى واحد و بزرگند و تمام موجودات بخشهایى از کالبد عظیم الوهیت به شمار مى روند. از دیدگاه آنان این جهان و همه اجزاى آن در حقیقت خیالى بیش نیست . این خیال را مایا (Maya) یعنى فریب و وهم ، مى نامند. به عقیده آنان تمام این صورتهاى وهمى سرانجام نابود مى شوند و تنها برهما که ثابت و پایدار است ، باقى مى ماند. در قرون اخیر عرفان هندویى غربیان را مسحور کرده است، همان طور که عرفان اسلامى نیز در جلب کردن غربیان به اسلام سهم زیادى دارد. قوانین اخلاقى ، تصوف و اندیشه هاى لطیف آیین هندو از روزگار کهن جذابیت داشته است و تاءثیر تفکرات هندو بر اهل تصوف در مسیحیت و اسلام دیده مى شود. ۱۰٫ فلسفه یوگی یا روش جوکیان به عقیده هندوان ، دستیابى به حقیقت یا اتحاد با خداى توانا از طریق یوگا (Yoga) یعنى یوغ نهادن حاصل مى شود. یوگا به ریاضتهاى سخت و طاقت فرسا دلالت مى کند و معمولا با نشستن آرام و پیوسته به شکل چهار زانو و همراه با تاءمل انجام مى گیرد، اما شیوه هایى دیگر نیز معمول است ، مانند ایستادن ، وارونه ایستادن ، خم شدن و آویختن دستها و زیستن بر روى تختى که در سراسر آن میخهاى تیزى سر بر آورده است . این عملیات چه بسا براى دهها سال ادامه یابد و با مشقتهایى دیگر مانند در پیش رو نهادن آب و تشنه به سر بردن همراه باشد.(۵) با آنکه هدف از ریاضت وصول به حقیقت است ، گاهى کشف و کراماتى را پدید مى آورد. یوگى (Yogin) معمولا آن امور را مانع کمال خود مى داند و بسیار مى شود که به آن خوارق عادت ابدا توجهى نکند و از اظهار آن روى بگرداند. حبس دم به گونه اى است که بر اثر تمرینهاى سخت تنفس کاهش مى یابد و یوگى در طول سال به چند نفس بسنده مى کند. همچنین ضربان نبض و سایر کارهاى بدن را مى توان با یوگا در اختیار گرفت . در همه این حالات بدن شیوه هاى نوى را بر مى گزیند و زنده مى ماند. چه بسا یک یوگى را به مدت شش ماه دفن کنند و پس از این مدت قبر او را بشکافند و او را بیرون آورند و وى با یک بار تنفس زندگى را از سر گیرد. تواناییهاى دیگرى نیز براى برخى از آنان میسر مى گردد، مانند رهایى از جاذبه زمین ، متوقف کردن قطار، به جوش آوردن آب با یک نگاه و غیره . (۶) دانشمندان مغرب زمین به تکرار، آزمایشهاى علمى گوناگونى روى یوگیان انجام داده و واقعى بودن این حالات را به اثبات رسانده اند. از جمله یک هیاءت علمى فرانسوى به رهبرى دکتر بروس (Brosse) در ۱۹۳۶ تحقیقات و آزمایشهایى در باب یوگیان انجام داد و دستاوردهاى خود را منتشر کرد.(۷) پی نوشتها: ۱- المیزان ، ج ۱۰، صص ۳۰۱ – ۳۰۲٫ افسانه پیدایش میترا میترا از سنگی بوجود آمد و به محض تولد، مورد پرستش شبانان قرار گرفت.
آنگاه با خورشید هماهنگ گردید و یک گاو نر وحشی (ورزو یا ورزا) را به دام انداخت.
مهر، گاو وحشی را به درون غاری کشاند و آنرا در آن غار به زنجیر کشید .
گاو از غار فرار کرد.
به فرمان خورشید، کلاغ، گاو را کشت .از درون گاو، خوشه گندم و درخت انگور رویید.
کژدم و افعی و مورچه به خوردن اعضای تناسلی گاو پرداختند.
میترا به آسمان عروج کرد.
بار دیگر به زمین برگشت و به مردگان، نیروی قیام و رستاخیز داد. خوبان را از بدان جدا کرد.
نیکوکاران را از بدکاران جدا کرد.
آنگاه گاوی را ذبح کرد و با شیره مقدس، درآمیخت و به دست عادلان قوم داد. هر کس از این مشروب بنوشد، جاودانه خواهد شد . اساس مهر پرستی بر این اعتقاد است که مهر، خدای بزرگ است و خدایان دیگر، کوچکتر از او هستند. میترائیسم بر اساس پرستش آتش و پرستش قوای طبیعت، مثل باد و طوفان، خرمی و بهار، آسمان و کوه و جنگل و شب و ... پرداختن به سحر و جاده است که لازمه پرستش قوای طبیعت و اعتقاد به ارواح خبیث و طیب که دست اندکار جهان اند، است. یکی از اصول میترائیسمی، سحر و جادو است. میترائیسم بر اساس، پرستش آتش و مهر است. و مهر یعنی خدایی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید و اصالت را از آن جادوگر میداند. یعنی ممکن نیست در جامعه ای جادوگری باشد، اما جادوگر نباشد. آنکه ذوق و استعداد و هوش بیشتری داشته باشد، با مطالعه علم نمیتواند ( تنها به این دلایل ) بر جای جادوگر تکیه بزند. بلکه جادوگری و مذاهب قدیم به صورت سازمان رسمی ارثی اداره میشدند و جادوگران متولی امور دینی بودند و رابطه های انسان و خدا ... ارزش مقام هر جادوگر به تقوا و علم نبود، بلکه در خون و ذاتش بود که ارث میبرد و برای فرزندش به میراث میگذاشت و برای دیگران ( هرچه باهوشتر و بهتر) ممکن نبود به چنین مقامی برسند. هنگامی که اسکندر به ایران یورش برد، آیین زرتشت در ایران پابرجا بود و اسکندر ساختار آن را در هم ریخت. اینکه پس از گرفتن بابل، اسکندر به بازسازی پرستشگاههای کهن بابلی که خالی مانده و ویران شده بودند پرداخت، نمایانگر چند نکته است. 1-که مردم دیگر از پرستشگاههای کهن استفاده نمیکردند. 2- در طی 220 سال فرمانروایی هخامنشیان، هیچ پرستشگاه نوینی جای پرستشگاههای کهنه را نگرفته بود . 3- یونانیان دوباره سازی پرستشگاهها و خدایان کهن را پیروزی بر پارسیان می انگاشتند. 4- هدف یونانیان، گسترش دین خود نبود، بلکه میخواستند زرتشتیگری را از میان بردارند. از این رو خدایان رومی را جایگزین نکردند، زیرا می دانستند این خدایان بیگانه از سوی مردم پذیرفته نخواهند شد. به جای آن آئین کهن مردم را گسترش دادند، زیرا مردم آسانتر آنرا میپذیرفتند و اسکندر به هدف خود که از میان برداشتن زرتشتیگری بود میرسید. همان آئینی که ارستو، استاد اسکندر در موردش گفته بود که اگر آنرا نابود کنی، یکی از ستونهای بلند مرتبگی در جهان را نابود کرده ای.
میترا یا مهر،از خدایان کهن آریاییها بود و زندگی دوباره بخشیدن به او، کاری به نسبه ساده ای بود. باور مردم بر این بود که میترا، فرزند آناهیتای باکره ( خداوند آب ) و نگاهدار شمارده میشد. فرمانروایان رومی به سربازان خود دستور دادند که از گسترش آئین میترایی در میان ایرانیان پشتیبانی کنند. از اینرو، سربازان رومی با میترا، خدای تازه، آشنا شدند و آموختند که به آن احترام بگذارند. بزودی بسیاری از سربازان رومی، خود، هواداران سر سخت میترائیسم شدند و نقش بزرگی در گسترش این آئین از باختر ایران تا اروپا بازی کردند. در اروپا، میترائیسم را آئین سربازان و بازرگانان میدانستند، زیرا ایشان نخستین گروه پیروان این کیش بودند. در همین زمان،مسیحیت نیز پدیدار شد، اما تهدیدی بر میترائیسم شمارده نشد، چون در میان فرمانروایان پشتیبانی نیافت. میترائیسم همچنان رقیب اصلی مسیحیت در اروپا و زرتشتیگری در ایران میبود. این وضعیت تا 224 سال پس از زایش مسیح که ساسانیان، فرمانروایان میترائیست باختر ایران را سرنگون کرده و زرتشتیگری را آئین رسمی دولتی نمودند، ادامه داشت تبلیغات مهرپرستی
قداست اعداد در بیشتر ادیان کهن به چشم میخورد. در میترائیسم عدد هفت مقدس است. هفت طبقه زمین، هفت مقام، هفت سیاره و در معبد : هفت طاقچه، هفت در، و ... در مهر پرستی، رسیدن به مقام بالا دارای مراسم و شرایطی بود و برای این کار، فرد باید فنون جادوگری را میدانست : ستاره شناسی، رمل و اسطرلاب، طالع بینی، طب، و ... درجات هفتگانه مهرپرستی عبارت بود از : 1- کلاغ : منسوب به عطارد ( تیر یا مرکوری ) . نماد : هوا و باد 2- همسر : منسوب به زهره ( ناهید یا ونوس ) . نماد : آب 3- سرباز : منسوب به مریخ ( بهرام یا مراس ) . نماد : خاک 4- شیر : منسوب به مشتری ( هرمز یا ژوپیتر ) . نماد : آتش 5- پارسا (پارسی ) . منسوب به قمر ( ماه ) 6- پیک خورشید : منسوب به مهرپیما ( ستاره صبح ) ، هلیوس سل 7- پیر مرشد : منسوب به زحل ( کیوان یا ساتورن )
جوانان تازه وارد، به پیشگاه میترا معرفی میشدند و آنگاه در این مجلس به مقام نخست از مقامات هفتگانه دست می یافتند و جزو کارگران و خدمتگذاران به حساب می آمدند. ناگفته نماند که هر یک از این مقامات دارای وظایف خاصی بودند. مثلا مقام کلاغ، مستلزم نوشیدن شراب (هوم ) و نواختن سرود مقامات بود. مقام همسر، فقط از آن مردان بود، زیرا زنان حق شرکت در این مراسم را نداشتند. همسران، دارای روبند یا چارقد بودند که علامت مشعل یا چراغ است. این علامت مبین فروغ نوین است که با میترا، خدای روشنایی رابطه دارد . مقام سرباز، یعنی پس از درک اسرار، ورود به صف سپاهیان خدا است. لباس سربازی به رنگ قهوه ای است . مقام شیر، جامه ارغوانی رنگ به تن دارد و کفگیری در دست دارد که آتش را جابجا میکند . پارسا، علامت مشخصه ای داشت و آن جامه ای به رنگ خاکستری بود . پیک خورشید، جامه ای سرخ رنگ، کمربند زرد یا دوگوی آبی داشت . پیر مرشد، عالی ترین مقام و منصب در آئین میترا و نماینده وی در زمین است. علامت مخصوص او حلقه و عصا بود . بقایای آثار مهرپرستی در ایران
تعریف لغوی: کلمه «آنیم» و «انیم» به معنای تحریک کردن و به هیجان آوردن از همان کلمه روح است که(1) برای نخستین بار انسان شناس انگلیسی ای،بی، تایلر (1832، 1917) آن را برای تبیین نظریة خود در باب منشأ دین به کار برد.(2)
پاورقی: 1. حکمت، علی اصغر، تاریخ ادیان، ته، گوته، 1371 ش، ص 32.
یکى از ادیان بسیار ابتدائى که برخى از جامعه شناسان مانند اسپنسر آن را دین عمومى بشر مى دانند و معتقدند که ادیان دیگر از آن سرچشمه گرفته اند. دین فتیشیسم یا روح پرستى است که در ابتدا آن را دو دین مى دانستند و امروز بعضى از صاحب نظران آن را یکى مى دانند. فتیش اصولا یک اسم بدوى است. جامعه شناسان در مطالعه مذاهب قبائل، اسمهاى خاص همان مذاهب را گرفته اند و اصطلاح جامعه شناسى کرده اند. دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:اولین دین, :: 16:41 :: نويسنده : محمود فرجی
به نظر جامعهشناسان و مورخان نمیتوان معلوم کرد اولین دین کدام است؛ زیرا وضع دین اولیه چندان معلوم نیست. در عین حال برخی از مورخان به بعضی از ادیان را به عنوان دین اولیه بیان کردهاند(1)، از جمله آنها فتیشیسم (روح پرستی) است. بعضی از جامعه شناسان مانند "اسپنسر" آن را دین عمومی بشر دانسته و عقیده دارند ادیان دیگر از آن سرچشمه گرفته اند. برخی "فتیشیسم" و "روح پرستی" را دو دین دانسته ولی بعضی از صاحب نظران آن را یکی میدانند.(2) دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:ادیان بزرگ, :: 16:12 :: نويسنده : محمود فرجی
ادیان در کل به سه دسته تقسیم میشوند: ادیان ابراهیمی ، ادیان دارمایی، ادیان تائوتی از بزرگترین دینهای جهان میتوان از دینهای ابراهیمی نام برد که همه از یک ریشه و منطقهٔ خاور میانه سرچشمه میگیرند و عبارتند از اسلام، مسیحیت و یهودیت. یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, :: 17:42 :: نويسنده : محمود فرجی
بنام حضرت عشق که سر رشته تمام ادیان و اول و آخر تمام اوست پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|